ساینای قشنگم تو این ۳ سال انقدر سرگرم بزرگ کردنت بودم که اصلا فرصت نشد بیام و ادامه خاطرات و لحظات خوشی و که با هم داریم ادامه بدم 😋😋امروز ۱۷ خرداد ۹۶ یهو یادم افتاد که چند سالی ازین وبلاگ دور بودم.😉😉 امروزم قراره بریم خونه مامانی چون وقت دندون پزشکی دارم .😁😁 به زودی میام و دوباره شروع میکنم به ادامه خاطرات میپردازم. کلی تعریف و حر فهای نزده دارم برات زوده زود برمیگردم. عاشقتم😘😘😘